ایجاد خستگی فیزیكی, كه در این حالت فرد برای مدتی طولانی در نقطه ای, بی حركت وادار به ایستادن میشود. این روش, ابتدا باعث تقویت ویژگیهای اخلاقی و روحی و مقاومت فرد میشود, اما پس ازمدتی زندانی فكر میكند اگر تسلیم نشود, خودش باعث آزار خودش میشود. چون در این شرایط او با خود و مشكلاتش تنهاست و باید در برابر “خویش” مقاومت كند و بین “تسلیم شدن” و “آزار دیدن” یكی ر ا انتخاب نماید.
در همین مرحله است كه فرد بر اثر خستگی , دچار تردید در ارزش هایش نیز میشود. در این روش فشار فیزیكی و روانی به گونه ای توام عمل میكنند.
3)ـ-كنترل غذا, آب , سیگار و . . .
كه در این حالت, زندانی خیلی زود وابستگی فیزیكی خود را به شكنجه گر, جهت برآورده شدن نیازهای اولیه احساس میكند و بر سر دوراهی “غذا” یا “پاسخ به درخواست شكنجه گر” قرار میگیرد.
4)-جداسازی یا زندان انفرادی, پایه این روش محرومیت حسی است. یعنی در این شرایط, مشكل اصلی فرد تنها بودكاهش محركات و داده های حسی نظیر كاهش صدا, مناظر یكنواخت و . . .میباشد.
واكنش افراد نسبت به این روش كاملا متفاوت است. بعضی افراد میتوانند مدتها تنهایی رابدون تغییرات روانی شدید تحمل كنند . در حالیكه برخی دیگر, درمدت كوتاهی در زندان انفرادی ,به مرز جنون و افسردگی شدید میرسند.
5)-انتقاد از خود, از آنجایی كه انسان جایزالخطاست و اگر كسی خود را بدون خطا بداند و حاضر به نقد خود نباشد, ضعف شخصیتی محسوب میشود و از سوی دیگر اگر افراد انعطاف پذیر نبوده و درمقابل تغییر مقاومت كنند نیز ضعف دیگر شخصیتی محسوب میگردد, با استفاده از این موضوع در یك بحث و فضای به ظاهر دوستانه, زندانی وادار به ورود به عرصه نقد خود و انتقاد از خویش میشود. بعد از بیان خطاها و نقدها, احساس گناه شدیدی در فرد ایجاد میشود و زندانی برای رهایی از این احساس گناه, مجبور به انتقاد مكرر از خود و یا به بعبارتی, اعتراف و توبه میشود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر