درسی از تاریخ، هشداری به سران رژیم جنایتکار ولایت فقیه

نه چندان دور در سال 1989 ریاست جمهوری کشور رومانی به نام نیکولای چائوشسکو مهمان عالیقدر سران رژیم ولایت فقیه در تهران بود.

در همان زمان از وی به همانگونه که امروز از هوگو چاوز جنایتکار بی خدا استقبال میشود از چائوشسکو کمونیست بیخدا هم استقبال شد.

البته به محض بازگشت چائوسشکوی بخت برگشته، که بمانند نماز جمعه های فرمایشی رژیم اشغالگرولایت فقیه دولت رومانی عده ای از خودیها را دعوت کردند تا در استقبال از ریاست جمهوری محبوبشان شرکت کنند و ایشان نیز برایشان نطقی قرائت فرمایند.

به همانگونه که امثال خامنه ای و احمدی نژاد برای دعوت شدگان نطقهای آنچنانی قرائت میکنند که خالی از تفنن نیستند.

به هر روی در دو فیلمی که در اینجا از آن واقعۀ تاریخی مشاهده میکنید، نخست آقای چائوشسکو را میبینیم که با ابهتی خامنه ای گونه از بالای بالکن قصرش برای مدعوین شروع به سخن میکند و البته در آغاز هم شعارها در طرفداری از ایشان است و ظاهراً مردم دعوت شده نخست شعار میدادند که: رهبر فقط چائوشسکو – جانم فدای رهبر – و از همین چیزها که در بارۀ خامنه ای هم در اینگونه نمایشات گفته میشود و پس از چندی مشاهده میشود که شعارهای "جانم فدای رهبر" و غیره تبدیل میشوند به "مرگ بر دیکتاتور" و "مرگ بر خامنه ای" (ببخشید از خود بیخود شدم، منظورم چائوشسکو بود). فیلم اول http://bit.ly/2k03sY

در فیلم دوم مشاهده میفرمائید که آقای رهبر را گرفته اند و از وی آزمایشهای پزشکی میکنند و سپس به همراه همسرش و شریک جرمهایش، ایلینا چائوشسکو، محاکمه میکنند.

خب در اینجا دیگر مطلب را کوتاه میکنم و شما را به تماشای عاقبت سران رژیم اسلامی اشغالگر ایران دعوت میکنم. البته، چه رومانی، چه ایران، سرنوشت جنایتکاران یکی است. در آخر میبینیم که پس از اعدام نیکولای و ایلینا چائوشسکو مردم در کنار خیابانها فریاد میزنند: مرگ دیکتاتور، آزادی ملت است. اخطار – برای کسانی که قلبی ضعیف دارند، بخصوص امثال خامنه ای و احمدی نژاد و مصباح یزدی و شرکاء و عهد و عیالشان پیشنهاد میشود قبل از دیدن این فیلمها حتماً عرق بیدمشک و داروهای مسکن را آماده کنند، چون ما نمیخواهیم که دیدن این فیلمها خدای نکرده باعث پس افتادنشان شود و ملت ایران از محاکمات آنان در آینده ای نزدیک بی بهره شوند.

فیلم دوم http://bit.ly/Iyywb راستی آقای خامنه ای جسد بیجان چائوشسکو را نگاه کن، تصور کن (تصورش مشکل نیست) که خودت را بعد از تیرباران نگاه میکنی.