به نقل از خاطرات ابوعمار
شاید برایتان پیش آمده که با شوق و ذوق و خوش آخلاقی همراه بچه ها سفرتان را آغاز نمایید بر اثر یک لحظه غفلت ناگهان به دام مامورین محترم پلیس راه گرفتار شده و پس از جر و بحث و دعوا یک قبض بیست هزار تومانی در دستتان بگزارند.
حال شما در آن لحظات دیدنی است. اگر از مادر بچه ها نترسید احتمالا خشم و غضب خویش را بر سر بچه ها خالی می کنید اما اگر از بندگان متواضع باشید و بترسید بیشتر روی ماشین یکجورهایی خشم خویش را نشان خواهید داد حد اقل آنکه دیگر خوش اخلاق نیستید.
پلیس راه استان ما با دیگر جاهای ایران خیلی فرق دارد جاهای دیگر خیلی ارفاق می کنند اما در این ولایت خیلی کم پیش می آید ارفاق نمایند. اگر ماموری عقده ای و لجباز باشد دهها مورد می تواند برای جریمه کردن و اذیت کردن شما پیدا کند. مثلا اگر تعداد بچه های ریزه میزه شما بیشتر از حد قانونی ماشین باشند ( در ماشین پراید تعداد سرنشینان را 4 نفر و پژو 5 نفر نوشته ) مامور به راحتی می گوید: مگر سواد نداری در کارت ماشین شما نوشته شده 4 نفر شما 7 نفر هستید می گویید بابا اینها بچه های من هستند مگر من می توانم ماشین دیگری برای بچه هایم کرایه کنم . می فرماید من سرم نمی شود...
مرد بیچاره ای از سر بیکاری و بدبختی تصمیم می گیرد مسافر کشی کند مثلا در جاده خاش زاهدان او در یک روز هشت هزار تومان گیر آورده و خوشحال است اما ناگهان چند برابر هشت هزار جریمه می شود.
یک بنده خدا آمده بود و بشدت ناراحت بود دلیل را سوال کردیم می گفت من آمدم در فلان جا مامورین مرا گرفتند که چرا مسافر سوار کردی؟ گفتم من چه کار کنم؟ بروم دزدی بکنم؟ مامور به طعنه گفت : تو عرضه دزدی نداری اگر عرضه می داشتی نمی رفتی مسافر کشی کنی. این بنده خدا می گفت من مجبورم برای حیثیت خود و اینکه ثابت کنم عرضه دارم یک کمی دزدی کنم . با زحمت آرامش کردیم و گفتیم آن مامور حرفی زده شما خدا را در نظر بگیرید.
چه بسیار افرادی که بخاطر دعوا و مشکل با پلیس راه یاغی شده و جزو اشرار به نام استان شدند.
بسیاری از مردم بخصوص صاحبان ماشینهای سنگین و اتوبوسها می گویند ما الان بدون کوچکترین حرفی یک مبلغی به مامور رشوه می دهیم و عبور می کنیم اگر چیزی ندهیم اذیتمان می کنند.
کمینهای پلیس راه
یک مدتی بود مامورین محترم پشت یک درختی یا سنگی چیزی مخفی می شدند و از آنجا سرعت را کنترل و متخلفین را به دام می انداختند اکنون مقداری بهتر شده و علنی جایی می ایستند . مردم با همدیگر همکاری می کنند و به یکدیگر خبر می کنند به این شکل که : اگر راهنمای سمت چپ را زدند یعنی راه باز است ولی اگر راهنمای سمت راست را زدند یعنی پلیس راه است .
مشکلات بی پایان محرومین و مستضعفین
کسانی که اهل روستا هستند بخوبی یاد دارند که زمان قدیم در روستاها در میان چندین خانوار یک نفر ماشین وانتی داشت هر وقت به طرف شهر حرکت می کرد زن و مرد و هر همسایه ای که در شهر کار داشت سوار ماشین می شدند و مجانا می رفتند و با همان ماشین بر می گشتند اما امروزه جلوی این خیر گرفته شده هیچ کس از ترس پلیس راه حاضر نیست کسی را سوار ماشین کند. مردم بیچاره و مستضعف که ماشین ندارند سرگردان و حیران هستند از کجا ماشین سواری گیر بیاورند.
دوست گرانقدرم جناب مهندس م .. یک روز همراه خانواده به طرف زاهدان می آمدند و خانمشان راننده بوده ناگهان چشم مهندس به پلیس راه می افتد با عجله به همسرش می گوید کمر بند را ببند که پلیس راه است آن بنده خدا دست پاچه می شود و ماشین چپ می کند خدا را شکر ضرر جانی پیش نیامد اما مالی بسیار.
مشکلات قانون
برخی از قوانین مربوط به راهنمایی و رانندگی از نظر زمان عقب مانده اند مثلا قانون سرعت شاید سی چهل سال قبل 95 کیلومتر تعیین شده در حالیکه آنزمان جاده ها و ماشینها با الان خیلی فرق می کردند در آن زمان 85 کیلومتر هم زیاد بوده چون حدا اکثر سرعت ماشینها 120 کیلومتر بود. اما الان 95 کیلومتر برای ماشینهای امروزی و جاده های امروزی خیلی کم است. بنده خدایی می گفت : اگر من می خواستم 95 کیلومتر بروم مرض داشتم چهل ملیون تومان برای ماشین بدهم.
مثلا در جاده های بیابانی و طولانی در این استان یا مثلا کسی می خواهد از زاهدان به مشهد برود چگونه می تواند تمام مسیر را 95 کیلومتر برود؟ .
فکر می کنم اگر همه نمایندگان مجلس و تمام روسای محترم پلیس راه را قسم بدهید که آیا ممکن است شما همه جا این قانون را رعایت کنید؟ فکر نمی کنم کسی قسم بخورد یعنی هیچکدام از آن بزرگان نمی توانند در همه مسیرهای بخصوص خلوت و بیابانی 95 کییلومتر بروند.
بنظر من ( و خوشبختانه کسی نظر مرا هم نخواهد پرسید) اگر سرعت قانونی ۱۲۰ کیلومتر تعیین شود بسیار خوب است.
یا اینکه ماشینهایی که در داخل ساخته می شوند را طوری درست کنند که از ۹۰ کیلومتر نتوانند تندتر بروند زیرا وقتی قانون اجازه تند رفتن را نمی دهد مرض دارند ماشینی می سازند که سرعتش ۲۰۰ کیلومتر است؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر